برای تو
برای تو مینویسم که میستایمت

لیلی گفت: دستهایم پل است.
پلی که مرا به تو می رساند.
بیا و از این پل بگذر.

مجنون گفت: اما من از این پل گذشته ام.
آنکه می پرد دیگر به پل نیازی ندارد.

لیلی گفت: قلبم اسب سرکش عربی ست.
بی سوار و بی افسار.
عنانش را خدا بریده، این اسب را با خودت می بری؟

مجنون هیچ نگفت.
لیلی که نگاه کرد، مجنون دیگر نبود؛ تنها شیهه اسبی بود و رد پایی بر شن.
لیلی دست بر سینه اش گذاشت، صدای تاختن می آمد.....


نظرات شما عزیزان:
یک شنبه 2 تير 1392برچسب:, :: 10:27 :: نويسنده : حمیده عباسی

درباره وبلاگ

دوستان خوبم خوش اومدین لطفا با نظرهای گلتون خوشحالم کنین در زندگی خیلی ها برایم دست تکان داده اند اما کم بودند دستانی که تکانم دادند
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان برای تو و آدرس hamide29.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 100
بازدید کل : 30877
تعداد مطالب : 42
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1



كد هاي ماوس

دریافت همین آهنگ